بیا از روی کلمات بپریم و یکجا نمونیم!! ستاره های شب رو دیدی؟ دروغ نگو! ندیدی! توی این شهر شلوغ با این همه دود! با این همه چراغ، کی ستاره دیده؟ .. شب ها که زیر آسمون می خوابم، دلم خیلی برای ستاره ها تنگ می شه! هرچی میگردم؛ توی این دل شب؛ نه ستاره ای، نه سوسوی یک سیاره! .. پس چشم هام رو می بندم و توی دلم دنبال نور می گردم .. چند شب پیش وقتی چشمهام رو بستم به جای نور رگ های سرخی رو دیدم که پر از غذا بود .. چقدر واژه مرگ با رگ شبیهه .. ترسیدم. چشمهام رو باز کردم. خواب ندیده بودم .. رگ های من کجاست؟ اگه این رگ قطع بشه چی؟ .. رگهای تو یه جایی توی آسمون پر از نوره و اگه شریان حیاتی تو از نور خالی بشه تو اون لحظه مرده ای! هر چند که صبح زود از خواب بیدار بشی! سوار اتوبوس بشی! کار کنی! بچه دار بشی! حقوق بگیری!! اما همیشه خسته ای .. و شاید هم سالهاست که مرده ای!
http://33x.blogsky.com
شاید . . . . .
به به به
میبینم که افتخاری دادینو مطلبی گذاشتید!
خیلی خوبه !
در مورده مطلب هم باید بگم که خودت که میدونی!
سلام سلام
خیلی جالب بود و عالی
واقعا اگه نور از ما جدا بشه چی میشه ؟؟؟؟؟؟
خدایا نورت را از ما نگیر آمین آمین آمین
منم هر چی دنبال ستاره می گردم شبا پیدا نمی کنم !!!
کجابودی سیاهی شب . غیبت کبری کرده بودی ؟ اگر منظورت از ستاره های آسمون همونهاست که تو آسمون می درخشند . راست می گی تو تهران اصلا دیده نمی شند . اما چندشب ٫پیش من رفته بودم خمین . نمی دونی آسمون به زیبایی اونجا ندیدی . انگار آسمونش بلند تر ه . انقدر ستاره تو اسمون هست که باورت نمی شه از تهران که هیچیش دیده نمی شه . من آپم .
سلام سلام عزیز
آپم و
در هلهله این شبها و شبهای دگر همراهم شو
به امید دیدار یار
کجایی سیاه جون . خبری ازت نیست . اگر اومدی به من هم سر بزن آپیدم.
سلام گلم .خسته نباشی. دست نوشته های شبانه ات جالبه موفق باشی.
تنها در شب تار
ایستاده در کنار نعشی سرد
می زنم فریاد
ای رفیق دیرینم
چه شد که خفته ای چنین آرام
می خوانم سوره ی یا سین
شاید که شود بیدار
و دهد جان دوباره به من تنها
به من شیفته ی دنیا....
.منتظر نظر قشنگت هستم .بدرود.